من کجا در بین خون و خاک، دنبالت بگردم آمدم تا دور جسم بی پر و بالت بگردم پا به پای من آمدند می‌آمدم و می‌زدند آواره شدم! وای حسین ای شاه! کفنت کو عقیق یمنت کو بگو پیرهنت کو تنت کو تا که لب را می‌گذارم روی رگ‌های بریده می‌زند فواّره‌ی خون، زخم اعضای بریده تو که دست و پا می‌زدی وقتی زیر و رو می‌شدی صیحه زد تمام فلک وای حسین، وای حسین ای شاه! قمرت کو کنارت، پسرت کو ردا و سپرت کو سرت کو آمدم امّا به سختی این نفس بالا می‌آید من که رفتم از کنارت، مادرم زهرا می‌آید پاشیده ز هم پیکرت از هم می‌ربایند سرت سینه می‌زند مادرت وای حسین، وای حسین ای پیکر عریان در این شام غریبان ببین ناله‌ی طفلان حسین جان